حالا هروقت که به این شعر فکر می کنم به ذهنم می رسد که بیت اول شعر القای حضرت ثامن الجج بوده و علت استقبال از این بیت و معروفیتش هم همین است ...
حالا هروقت که به این شعر فکر می کنم به ذهنم می رسد که بیت اول شعر القای حضرت ثامن الجج بوده و علت استقبال از این بیت و معروفیتش هم همین است ...
گواه سينه ي عشق است داغداري ما
به باغباني درد است لاله کاري ما
تنور لاله درين فصل آنچنان داغ است
که مي چکد عرق از روي شرمساري ما
به راه خيزش ما گرچه نيزه کاشته اند
جوي نکاسته از شور تک سواري ما
به رود بسته ي تاريخ داده درس شتاب
در آب راه هدف، موج بيقراري ما
صفي ز لشکر عشق اند باد و باران هم
غريب نيست شتابند اگر به ياري ما
دهان به نغمه ي شادي دريده دشمن را
بگو درآمد جنگ است سوگواري ما
شروع زندگي جاوید نه با يار است
درين غريب کشي، مرگ اختياري ما
به زير سايه ي طوبي قدان عاشورا
نرسته سرو بلندي به استواري ما
صدا زدي که: کسي هست ياريام بدهد؟
بلي حسين من، آنک خروش آري ما
اگر چه دير صلايت شنيدهايم، اما
بگير هر چه غرامت ز خون جاري ما
بگو به دشمن مغلوب ما که در راه است
هنوز حادثهي زخمهاي کاري ما
گره ز جعد خم سر به مهر بگشاييد
که سر نهاده به شوريدگي خماري ما
اميد منتظران، با ظهور خود بزداي
غبار اشک، ز چشم اميدواري ما
«فريد» خط شهادت هميشه حايل باد
ميان خستگي و پاي پايداري ما
قادر طهماسبی ( فرید )