۱۳۹۶/۱۱/۲۸ | | -
عمران صلاحی :
فکر تو عایق سرمای من است
فکر کردم به صمیمیت تو ، گرم شدم
خنده کن خنده که با خنده ی تو
آفتاب از ته دل می خندد
شرم در چهره من داشت شقایق می کاشت
سفره انداخته بودیم و کنارش باهم
دوستی می خوردیم
حرف تو سنگ بزرگی جلوی پای زمستان انداخت
باز هم حرف بزن
#عمران_صلاحی