گنجینه ی بهترین اشعار🎵

من بند بند جاده را یادم نمی آید
آن قامت افتاده را یادم نمی آید

یادم نمی آید به من دل بسته ای یا نه ؟؟؟
یادم نمی آید که از من خسته ای یا نه؟؟؟


یادم که می افتد دلم بدجور می گیرد
آدم دلش از آدمکها زور میگیرد


آن کفشهای کهنه در بهت خیابانها
آن آدم مغرور (روزی )بین انسانها

آن قامت افراشته در بین این مردم
بی درد، بی شعر و ترانه عین این مردم

آدم نماها جاده را بستند (یادم نیست )
گفتند هر کس مانده در این جاده آدم نیست
........
........
یک مرد تا کی میتواند اینچنین باشد
دنیا بچرخد هی بچرخد او همین باشد

یعنی همینی که حضورش را نگه دارد
در خود فرو افتد غرورش را نگه دارد
........
.......