*
کی به خالق می رسی؟!
ای گلِ خوشبوی باغِ اطلسی!
بیشتر تعجیل کن، بسیار کوش، آگاه باش!
میشود با دستِ جاهل، بررسی
داستانِ بیکسی.
*
باز در این خانه، من
میکشم زیرِ ستونِ روح، تن،
سقفِ احساسم به روی پلّه ی غم می چکد.
اضطراب است و من و رازی کهن
گاه می میرم علن
*
گاه تازد چون پلنگ
گاه گردد با کمی غم، بیش لنگ.
روح را آنطورهم که اهلِ دل گویند نیست،
گاه باشد مثلِ سیمرغی زرنگ
گاه در تشطی نهنگ
*
کاش این دنیا نبود
یا در این دنیا غمی پیدا نبود
کاش بعد از مرگ را چون فیلم می دیدیم یا
زندگی مانندِ یک رؤیا نبود
بیشتر زیبا نبود
*
صحبت از آدم کنید!
مثلِ آدم برخدا قد خم کنید!
واژه ی « الله » جاری باد از افکارتان
وزنِ ایمان و عمل درهم کنید!
روی شیطان کم کنید!
*
بر خدا کن بندگی
غیرِ او را نیستت زیبندگی
درصدی از پول و مالت، قرض ده اَلله را ،
زنده شو از دولتِ پایندگی
باش مردِ زندگی
*
ابوالفضل عظیمی بلویردی ( دادا بیلوردی )
#شعر_در_سبک_زلال
#انقلاب_در_موسیقی_شعر_با_ظهور_سبک_زلال
منبع: اینستاگرام
اشعار مرتبط :