رباعیات زیبای میلاد عرفان پور :
تلخ است که لبریز حقایق شده است
زرد است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی ،وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است
.........................
جان رفته ولی زخم جفایت نرود
تاثیر طلسم چشم هایت نرود
فرشی زدل شکسته انداخته ام
آهسته بیا شیشه به پایت نرود
..........................
يكي خشم زمستان را بگيرد
يكي شلاق طوفان را بگيرد
مبادا بر زمين افتد دوباره
يكي دستان باران را بگيرد
.......................
بيزارم از اين زندگي سودايي
از اين همه دلبستگي دنيايي
اي کاش دلم خوشه اي از گندم بود
در دست گرسنگان آفريقايي
میلاد عرفان پور
.....................
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم
در عرش صدای«ارجعی...»پیچیده ست
یا ایتهاالنفس! بیا برگردیم
....................
این کیست که با این همه غم می خندد؟
زخمی شده باز دم به دم می خندد
در مرگ چه رازی ست که این کهنه درخت
با هر تبری که می زنم می خندد؟
...................
مادام كه عمر من به دنيا باشد
هرجا كه تو باشي دلم آنجا باشد
ديگر خبر از خودم ندارم اي دوست
تا باشد از اين بي خبري ها باشد
میلاد عرفان پور
........................
با دشمن خویشیم دمادم در جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
ما رود مدامیم، بگویید به تیغ
ما شیشه عطریم بکوبید به سنگ
...................
ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من
ای حسرت روزهای شیرین در من
بی مهری انسان معاصر در توست
تنهایی انسان نخستین در من
....................
از خاک، برون شده ست و محشر با اوست
یک باغ گل از عطر پیمبر با اوست
حجربن علی ست او نه حجر بن عدی
از بس که نشانههای حیدر با اوست
..................
آتش بزنید،این گلستان زنده ست
تا عشق علی هست، مسلمان زنده ست
با لشکر سبز یار، بر میگردد
این مرد که با نیمه شعبان زنده ست
از میلاد عرفان پور
____مطالب مرتبطـ :____
اشعار میلاد عرفان پور
دوبیتـی و رباعی
تعداد