عزیزا کاسه‌ی چشمم سرایت
میان هردو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل پا نهی تو
نشنید خار مژگانم بپایت
*********************
به خنجــــــر گــــر برآرند دیدگانم
در آتش گـــــر بسوزند استخوانم
اگــــــر بر ناخنـــــانم نــی بکوبند
نگیـــــرم دل ز یــــار مهـــــــربانم
*****************
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بی وفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاک چاکو
نخواهم دوخت تا روز قیامت
******************
دعايی زیبا از بابا طاهر :
خدایا دانشی ده ؛ غم نگیرم .
بده آرامشی ؛ ماتم نگیرم .
خدایا از شهامت بی نصیبم،
شهامت ده که آرامش بگیرم.
خدایا ؛ این تفاوت بر من آموز.
که در گمراهی مطلق نمیرم.
سیاهی دو چشمانت مرا کشت
درازی دو زلفانت مرا کشت
به قتلم حاجت تیر و کمان نیست
خم ابرو و مژگانت مرا کشت
بابا طاهر همدانی
شب تاريك و سنگستان و مو مست
قدح از دست ما افتاد و نشكست
نگه دارنده اش نيكو نگه داشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشكست
****
عزيزم كاسه چشمم سرايت
ميان هر دو چشمم خاك پايت
از آن ترسم كه غافل پا نهي باز
نشيند خار مژگانم به پايت
*****
بود درد مو و درمونم از دوست
بود هجر مو و هجرونم از دوست
اگر قصابم از تن وا كره پوست
جدا هرگز نكرده جونم از دوست
****
ز دوران گر چه پر بي جام عيشم
ولي بي دوست خونين ساغر برستم
چرم دايم درين مرز و در اين كشت
كه مرغ خو گر باغ و برستم
منم طاهر كه از عشق نكويان
دلي لبريز خون اندر برستم
******
اگر شيري اگر ببري اگر گور
سر انجامت بود جا در ته گور
تنت در گور گردد سفره گستر
بگردش موش و مار و عقرب و مور
باباطاهر همدانی
