۱۳۹۶/۱۱/۲۹ | | -
اکبر_اکسیر
کشتار گاه ، فرهنگ سرا شد
گوسفندان ، شاعر
و سلاخهای بازنشسته ، منتقد
همه جا بوی گوسفند میدهد
وای ...
موریانهها به آخر شاهنامه رسیدهاند !!
نیروی جاذبه
شاعران را سر به زیر کرده است
بر خلاف منجم ها که هنوز سر به هوایند
تمام سیب ها افتاده اند
و نیوتن ، پشت وانت
سیب زمینی می فروشد
آهای ، آقای تلسکوپ !
گشتم نبود ، نگرد نیست !
از : اکبر اکسیر
من گوساله گاو به دنیا آمدم
شیرم را دوشیدند
شاخم را شکستند
از دباغخانه که برگشتم عزیز شدم
حالا نشسته ام پشت ویترین گالری کفش
سایز 37
درست اندازۀ پای ملیحه!
از : اکبر اکسیر
شعر طنز از اکبر اکسیر :
عید که می آید
مورچه ها می آیند و شیرینی ها را می برند
بهار، از زیر طبقه همکف سرک می کشد
و درست کنار پنجره دستشویی گل می دهد
ملیحه خانه می تکاند
و اشیای قدیمی یک به یک
پشت وانت پرت می شوند
عید که می آید
این خاطرات من است که حراج شود!