۱۳۹۶/۰۹/۱۲ | | -
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز
شعاع قامت سرخ مثلثش در نور
تناسخ همه اشكال هندسى در اوج
تناسخ همه اشكال آسمانى بود
گرفتمش كه نيفتد،
به جاى افتادن،
پريد
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز
گرفتمش كه نيفتد،
كه بالهايش را
گرفتمش كه نيفتد
به جاى افتادن،
پريد و پرزد و پرواز كرد
گرفتمش كه نيفتد
كه فكر مىكردم
كه يك تلنگر ناچيز دست من كافىست
كه بالهاش شكن در شكن شكسته شود
ولى پريد
پريد و پرزد و پرواز كرد
گشود راه هوا را به نوک منقارش
و سينه را پر از آفاق آفتابى كرد
گرفتمش كه نيفتد،
به جاى افتادن،
پريد و پرزد و پرواز كرد بىپروا
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را نثار كرد به پرواز
رضا براهنی
گل بر گسترهٔ ماه